کم هستن آدمایی که میتونی همهی زندگیتو براشون تعریف کنی و اونا هم بدون قضاوت گوش بِدن، آدمایی که بشه باهاشون هیچی نگفت و همین که سلام کنی، بفهمن خوب نیستی و صبر کنن تا حرفت بیاد... آدمایی که همهی تو رو
خووب میشناسن و حتی میدونن که مدلت وقتی فلان حرف رو زدی چی بوده و این حرفِ اینجا معنیاش چیه و یه جای دیگه و توی شرایط دیگه معنیش چی میتونه باشه، آدمایی که فرصت میدن یخت آروم آروم باز بشه ، آدمایی که میتونین روبروی هم بشینین و پاهاتونو دراز کنین و چایی و کیتکت
بخورین و حرف بزنین و حرف بزنین. از همه چیای مشترکتون،حتی اگرهمهی حرفاتونو واسه هم از پشت ِ تلفن گفته باشین، شنیدن و حس کردنشون از توی چشمای هم یه مزهی دیگه داره ...
کماند آدمایی که...
ای بابا این قصه سرِدراز داره
بیخیال
- ۹۵/۱۱/۱۵